معنی میکروب شناسی
فرهنگ عمید
دانشی که به بررسی شرایط زیست انواع میکروبها میپردازد، میکروبیولوژی،
میکروب
جانور ذرهبینی که در همهجا پیدا میشود و باعث تولید یا سرایت بیماری در انسان و حیوان میشود،
میکروب شناس
کسی که به بررسی و مطالعۀ ویژگی زیستی میکروبها میپردازد، میکروبیولوژیست،
حل جدول
میکروبیولوژی
بدون میکروب
استریلیزه
زهرابه میکروب
توکسین
کاشف میکروب
پاستور، لویی پاستور
میکروب کزاز
تتانس.
فارسی به انگلیسی
Microbiology
فرهنگ فارسی هوشیار
علم شناسایی میکربها بخصوص از نظر امراضی که موجب میشوند.
میکروب
جانوران ذره بینی بسیار کوچک که باعث بیماری می گردند
لغت نامه دهخدا
میکروب. [رُ] (فرانسوی، اِ) رجوع به میکرب شود.
شناسی
شناسی. [ش ِ] (حامص) به صورت ترکیب به معنی شناسایی و آگاهی به کار می رود و ترکیبات ذیل در آن هست:
- آب شناسی. آدم شناسی. انجم شناسی. ایران شناسی.جمجمه شناسی. جنگل شناسی. جواهرشناسی. جوهرشناسی. حق شناسی. حیوان شناسی. خاک شناسی. خاورشناسی. خداشناسی. خطشناسی. خودشناسی. روانشناسی. زمین شناسی. سبک شناسی. ستاره شناسی. سخن شناسی. سکه شناسی. سنگ شناسی. شرق شناسی. شعرشناسی. عرب شناسی. قبله شناسی. قیافه شناسی. کتاب شناسی. گوهرشناسی. مردم شناسی. معدن شناسی. میکرب شناسی.نبات شناسی. نمک شناسی. وقت شناسی. هواشناسی.
و رجوع به ترکیبات شناس شود.
فرهنگ معین
(رُ) [فر.] (اِ.) = میکرب: جانداران ریز ذره بینی که در آب، هوا و خاک و غیره وجود دارند و تولید بیماری های گوناگون می کنند.
ترکی به فارسی
ذره بین
واژه پیشنهادی
نوعی از فلوت
معادل ابجد
699